همانطور که می بینید، برنامه تمرینی روزانه جهت یادگیری حرکات اساسی هنر های رزمی طراحی شده بود تا حرکات اساسی هنر رزمی را تمرین کنند مانند لگد زدن، مشت زدن، کار با پا، و دفاع شخصی و ...
چون این هنر رزمی خاص (مثل بیشتر هنرهای رزمی) به طور کامل بر روی تعداد نسبتا کمی از حرکات ساده ساخته شدهاست. این حرکات ساده، همه پایه و اساس این هنر را شکل میدهن، هر چیزی که ممکن است تکنیکی به نظر برسد، مانند یک لگد چرخشی، تنها بر روی آن حرکت های ابتدایی ساخته شده است. بنابراین، معلمان خوب، دانش آموزان را برای سالها و سالها ۵ تا 10 سال یا بیشتر تمرین می دهند. در واقع یادگیری اصول اولیه هیچ وقت به پایان نمیرسد، چون آنها میدانند که هر چیز دیگری که شما قصد کنید یاد بگیرید بستگی به این دارد که اصول اولیه و اساسی آن را یاد گرفته باشید. پس اگر اصول را یاد نگرفتید ادامه ندهید. به همین سادگی.
در واقع، پیش از اینکه بر این اصول تسلط داشته باشید، بر روی آن تمرکز کنید، چون شما چیزهای جدید را به روش اشتباه یاد خواهید گرفت. (در حالی که فکر میکنید دارید آنها را درست انجام می دهید)
چرا تسلط بر اصول در یادگیری زبان دشوار است؟
اما چه میشود اگر شما نتوانید اصول اولیه را از ابتدا یاد بگیرید؟
اول فکر میکنید چه چیزی وارد شده است: قانون
گرامر زبان ، یا گفت و گوی مردم؟
دستور زبان چیزهایی هستند که توسط مربیان برای امتحان کردن و چگونگی نحوه اجرای دستور زبان ایجاد شده است با تلاش برای توضیح چگونگی کار دستور زبان تدریس زبان را راحتتر می کند.
اما البته زبان خیلی پیچیدهتر از آن است که تصور می شود.
دستور زبان اغلب قابلپیشبینی است.
اما، درست مثل همیشه دستور زبان آن طور که باید رفتار نمیکند.
زبان واقعی در کل اکو سیستم ، فرهنگ، جامعه، گرایشهای اجتماعی مردم و غیره وجود دارد.
خوب بودن در دستور زبان به این معنا نیست که قادر به سازماندهی افعال خود به روش درست در یک آزمون دستور زبان باشید
حقیقتا دانستن دستور زبان به معنی درک چگونگی تغییرات دستور زبان در انواع زمینههای مختلف، از فرد به فرد … در موقعیتهای مختلف است.
شما چطور میتوانید به یک زبان آموز انگلیسی بگویید که چرا این فوتبالیست در مصاحبه پس از مسابقه گفت: " پسران خوب عمل کردند؟"
آیا با عقل جور در می آید؟
چیزی که قصد دارم به آن اشاره کنم این هست که هیچ چیزی به عنوان استادی در هیچ بخشی از زبان وجود ندارد، مگر اینکه تجربه کافی "تجربه زندگی" در آن زبان داشته باشید تا برای تسلط بر آن آماده باشید.
به این دلیل است که کمیت دوست شما در
یادگیری زبان است نه کیفیت.
کمیت نسبت به کیفیت در عمل
میخواهید با گلچین کردن در مطالعه خود بیشتر یاد بگیرید و یا چیزهای بیشتری را قبل از آماده شدن بفهمید، امتحان کنید و به طور گسترده ای مطالعه کنید
هر بار که یک چیز جدید را امتحان میکنید، اطلاعات کمی به دست میآورید که دیدگاه کلی شما را از زبان کم کم پر میکند. و سپس به تدریج، در طول زمان، میتوانید تسلط کاملی بر اصطلاحات مختلف زبان، مانند اصطلاح خدا نکنه داشته باشید.
در اکثر موارد زندگیمان،برعکس عمل میکنیم - ما کیفیت را به کمیت ترجیح میدهیم مانند مثال هنرهای رزمی ما، که در آن به طور خستگیناپذیر بر اصول اولیه تمرکز میکنید تا آنجا که بر آنها مسلط شوید.
اما آنگاه که وقت فراگیری زبان فرا می رسد، کمیت بر کیفیت غالب می آید.
و این دقیقا به همین دلیل است که مطالعه گسترده به عنوان یک فعالیت خوب شناخته شده است. همه چیز در مورد کمیت است. همانطور که در معرض اطلاعات بیشتر و بیشتر از طریق مطالعه قرار میگیرید، درک جهانی خود از زبان را گسترش میدهید. و دقت شما به تدریج بهبود مییابد.
و البته، وقتی کارم به این نقطه رسید به چیز هایی که گفتم عمل می کنم
بگذارید مثالی از این که منظورم چیست، بزنم
در دورههای عمومی زبان را از طریق داستان تدریس می کنم.
و یکی از دلایلی که این را بار ها تکرار کردم در این برنامهها این است که از شما نمیخواهم قبل از تسلط کامل بر دستور زبان ادامه دهید.
- نه، از شما میخواهم قبل از اینکه دستور زبان را صادر کنید، حرکت کنید.
از آنجایی که می دانید کلاس های عمومی زبان بر پایه ی داستان ساخته میشوند، وظیفه اصلی شما در این کلاس این است که آن را از طریق خود داستان یاد بگیرید.
با این حال، شما درسهای داخل کتاب را مطالعه میکنید … این موضوع برای من مهم نیست، چون اولویت من وادار کردن شما به خواندن داستان و تسریع کردن راه پیشرفت برای شما است.
چون میدانم خواه یا نا خواه بر تمام دستور زبان های داخل کتاب تسلط کافی دارید. بدین شکل شما دستور زبان را یاد می گیرید
و این همان ترجیح کمیت بر کیفیت در عمل است، پس ببینید، ما آنچه را که در اینجا توصیه میکنیم ،تمرین میکنیم!
دو توصیه در مورد کمیت بر کیفیت
اگر در مورد این قاعده
یادگیری زبان دو هشدار مهم را ذکر نمیکردم قطعا خود را به همین خاطر سرزنش می کردم.
توصیح اول: بستگی به سطح زبانی شما دارد
زمانی که در یک سطح زبانی بالا قرار می گیرید ، این رویکرد واقعا معکوس میشود و شما باید بیشتر بر روی کیفیت تمرکز کنید. این به این دلیل است که در سطوح بالاتر، شما باید استفاده خود از زبان را اصلاح کنید و برای آن به کیفیت نیاز دارید. به زبان ساده تر بیشتر مطالعه کنید و از کار کردن دست بکشید.
شماره ۲: تلفظ
وقتی نوبت تلفظ میشود، شما کاملا میتوانید این قانون را نادیده بگیرید.
شما باید هر کاری که میتوانید انجام دهید تا تلفظ شما از همان ابتدا صحیح باشد دلیل آن این است که یاد گرفتن تلفظ سخت نیست. این یک مجموعه متناهی از اقدامات فیزیکی است که شما به آن نیاز دارید … درست مانند یک هنر رزمی.
و شما در صحبت کردن با مشکل رو به رو خواهید شد اگر نتوانید صدا های اساسی زبان را شکل دهید
بنابراین تا زمان بعد، فقط به خاطر داشته باشید که وقتی نوبت
یادگیری زبان میرسد، به خودتان لطف کنید و کمیت و نه کیفیت را دنبال کنید.